تست عزت نفس کوپر اسمیت
بیشترین وقت خود را به خیالبافی می گذرانم.
خیلی به خودم اطمینان دارم.
دوست داشتم فرد دیگری بودم.
اطرافیانم مرا خیلی دوست دارند.
من و خانواده ام، وقتی باهم هستیم، خیلی از زندگی لذت می بریم.
صحبت کردن در مقابل جمع برایم خیلی دشوار است.
دلم می خواست سن و سال دیگری داشتم.
هرگز بدون علت نگران نمی شوم.
اگر می توانستم خیلی از ویژگی هایم را عوض می کردم.
اغلب می توانم بدون دشواری تصمیم بگیرم.
مردم زندگی با من را خوشایند می دانند.
در خانه خیلی زود عصبانی می شوم.
همیشه آن چه را که لازم است انجام می دهم.
به شغلی که دارم افتخار می کنم/ به رشته تحصیلی ام افتخار می کنم.
در شغلم یا تحصیلم، لازم است همیشه یکی به من بگوید که چکار کنم.
مدت ها وقت لازم دارم که با شرایط جدید سازگار شوم.
اغلب به کارهایی که انجام می دهم تاسف می خورم.
در میان همسالان خود از همه محبوب ترم.
خانواده ام اغلب به احساساتم توجه می کنند.
هرگز غمگین نمی شوم.
در زمینه کاری یا تحصیلی وظایفم را به بهترین نحو انجام می دهم.
به آسانی کارم را ول می کنم.
معمولاً مواظب خودم هستم.
می توان گفت از شادی نسبی برخوردارم.
دوست دارم با افراد جوان تر از خودم معاشرت کنم.
خانواده ام خیلی به من امید بسته اند.
همه کسانی را که می شناسم، دوست دارم.
وقتی در جمع هستم، دوست دارم مورد توجه قرار بگیرم.
خودم را درک می کنم.
برایم خیلی دشوار است که خودم باشم.
زندگی من کاملاً نامنظم است.
معمولاً دیگران توصیه‌های مرا به کار می‌برند.
در خانه، کسی عملاً به فکر من نیست.
هرگز خودم را سرزنش نمی کنم.
آن طور که لازم است کار نمی کنم/ درس نمی خوانم.
در زمینه کاری یا تحصیلی می توانم نظر بدهم و خودم نیز به آن عمل کنم.
دوست ندارم جنسیتی مخالف جنسیت فعلی خود داشته باشم.
خودم را فردی شکست خورده می دانم.
دوست ندارم همراه دیگران باشم.
اغلب به ترک کردن خانه فکر می کنم.
هرگز مورد مزاحمت قرار نگرفته ام.
اغلب احساس می کنم که عصبانی هستم.
اغلب از خودم خجالت می کشم.
برخلاف اکثر مردم، ظاهر خوبی ندارم.
وقتی چیزی برای گفتن دارم، معمولاً می گویم.
مردم اغلب مرا آدم مهمی می‌دانند.
خانواده ام مرا درک می کنند.
همیشه حقیقت را می گویم.
از طرف کارفرما یا رئیسم این طور حس می کنم که لیاقت ارتقا را نداشتم./ از طرف معلمان و اساتیدم این حس را دریاف می کنم که لیاقت پیشرفت تحصیلی را ندارم.
برایم مهم نیست که بر من چه می‌گذرد.
احساس می کنم آدم کم استعدادی هستم.
وقتی دیگران چاپلوسی می‌کنند، به شدت عصبانی می‌شوم.
اکثر مردم بیشتر از من محبوب هستند.
اغلب احساس می‌کنم که خانواده ام پشت سرم حرف می‌زنند.
در ارتباطم با دیگران همیشه می‌دانم که چه بگویم.
اغلب زود دلسرد می شوم.
دیگران اغلب نمی توانند به من اعتماد کنند.
هرگز پشت سر دیگران حرف نمی زنم.